شخصیت خودشیفته

۶ بازی روانشناختی رایج شخصیت خودشیفته را بشناسید

آیا تا به حال احساس کرده‌اید توسط دیگران به بازی گرفته شده‌اید؟ به بازی گرفته شدنی که حتی تصور آن را هم نکرده باشید؟ تشخیص روش‌های دستکاری روان‌شناختی می تواند به شما برای ایجاد مرزبندی در رابطه با این افراد کمک کند.

شاید شما در جریان یک گردباد عاشقانه قرار گرفته باشید تا صرفا محبت شما به چشم دیگری بیاید. یا شاید متوجه شده باشید که یکی از دوستانتان عمدا شما را در مقابل شخص دیگری قرار داده است. طبیعی است که پس از چنین تجاربی احساس ویرانی و سردرگمی کرده باشید. رابطه داشتن با کسی که شخصیتی خودشیفته دارد چنین سناریوهایی را برای شما آشنا می‌کند.

  • چرا افراد دارای شخصیت خودشیفته از بازی های که جنبه‌ی دستکاری روانی دارد استفاده می‌کنند؟

پاسخ به چرایی و چگونگی این سوال کار ساده‌ای نیست. به ویژه با توجه به اینکه نمی‌توان تمام افراد را در یک قالب یکسان قرار داد و باید تفاوت های ظریف فردی که تمام ما را به اشخاصی یکتا تبدیل می‌کند در نظر گرفت. اما یادگیری شناسایی بازی‌های الگو دار – و سایر رفتارهای پر تکراری- که معمولا افراد دارای شخصیت خودشیفته انجام دهند، می تواند به شما در ایجاد برخی از محدودیت های ضروری در رابطه با آنها کمک کند.

آیا آنها افراد بدی هستند ؟ واقعا نه. آنها با وضعیت روانی پیچیده و غالباً همراه با انگ و ننگ سازی زندگی می کنند. با این وجود شاید، درک این موضوع برای شما، کنار آمدن با آنها را آسان نکند.

ممکن است شخصی با این اختلال، به شکل فردی با عزت نفس بالا به نظر برسد. با این حال ، در پشت نگرش برتری آنها ، اغلب کسی وجود دارد که آسیب پذیر است و حتی احساس ناتوانی می‌کند. در نتیجه ، آنها معمولا به دنبال دریافت اعتبار و موقعیت بیرونی هستند و نیاز شدیدی به کنترل داشتن بر اوضاع و اشخاص را دارند. در این فرایند ، ممکن است آنها مکانیزم های بسیار دقیق دفاع از خود ، از جمله تاکتیک های دستکاری روانی را رشد دهند.

افراد مبتلا به شخصیت خودشیفته همچنین تمایل کمی به نشان دادن همدلی دارند و در سرمایه گذاری عاطفی روی دیگران دچار مشکل هستند. این امر همچنین احتمال استفاده آنها از روش‌های دستکاری روانی را بیشتر می‌کند. به شکلی که به آگاهی از عواقب آن بر شما یا دیگران علاقه‌مند نباشند. هر چند همدلی کم به معنای عدم همدلی نیست. بنابراین ، همه افراد مبتلا به این اختلال لزوماً از تاکتیک‌های دستکاری استفاده نمی کنند.

یک مطالعه در سال 2018 نشان می دهد که افراد دارای خودشیفتگی پنهان یا آشکار مستعد تصمیم گیری و رفتارهای غیراخلاقی هستند.

به یاد داشته باشید تصمیم‌گیری برای استفاده از ملاک‌های تشخیص صفات،ویژگی ها یا نشانه‌های اختلال شخصیت خودشیفته فقط باید توسط یک متخصص سلامت روان واجد صلاحیت صورت پذیرد.

  • ۶ بازی شاخصی که افراد دارای شخصیت خودشیفته به کار می‌گیرند.

برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ، روابط اغلب ابزاری جهت برآورده ساختن نیازهای خودشان است. که ممکن است شامل نیاز مداوم به احساس قدرتمند بودن و مورد تحسین قرار گرفتن باشد. اگر این تأیید اعتبار بیرونی دریافت نشود ، چیز زیادی برای بازگشت برای آنها وجود ندارد. فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته معمولا تمایل زیادی به حفظ کنترل خود به هر قیمتی را احساس می‌کند، حتی اگر این هزینه از جانب شما باشد. فقط به خاطر داشته باشید که این انتخاب شخصی آنها نیستاین‌ها خصوصیات شرایطی است که این افراد با آن زندگی می‌کنند.

البته همه کسانی که این بازی های ارتباطی را انجام می دهند دارای اختلال شخصیت خودشیفته نیستند. در حقیقت ، ممکن است خودتان هم برخی از این روش‌ها را در مقطعی از زندگی مورد استفاده قرار داده باشید. هر کسی می تواند از روش‌های دستکاری روانی یا هر یک از بازی های ذکر شده در اینجا استفاده کند و اختلال شخصیت خودشیفته هم نداشته باشد. تفاوت اینجاست که برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ، این رفتارها نادر یا موقعیتی نیستند. آنها شیوه‌های هستند که این افراد همیشه در روابط به کار می گیرند.

در اینجا برخی از بازی‌های دستکاری روانی رایجی که شخصیت‌های خودشیفته درگیر آن هستند را نام می‌بریم:

  • چراغ گاز
  • بمباران عشق
  • شبح سازی
  • مثلث سازی
  • بازی در نقش قربانی
  • بازی انتقام
 
  • بازی یا پدیده‌ی چراغ گاز

احتمالاً شما قبلا در مورد پدیده چراغ گاز شنیده‌اید. زیرا این اصطلاح در چند سال گذشته بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این نام بر اساس یک فیلم قدیمی به نام «Gaslight» ساخته‌ی ۱۹۴۴ نامگذاری شده است که در آن شوهری سعی می کند به همسرش القاء کند که عقل خود را از دست داده است. در واقع این کار، ایده اصلی پشت پدیده‌ی چراغ گاز است. چراغ گاز نوعی از دستکاری هیجانی شدید است که در آن هدف فرد عامل این است که بذر سردرگمی را در ذهن شما بکارد. هدف این است که شما در درستی افکار ، احساسات یا واقعیتی که تجربه می‌کنید دچار شک شوید.

بازی چراغ گازِ فردِ خودشیفته معمولاً یک روش طولانی مدت و تدریجی است و هدف نهایی این است که شما را تحت کنترل شدید و وابسته به خود نگه دارد. به یک مثال ساده توجه کنید، هنگام صرف صبحانه ، از همسرتان می‌خواهید که در راه بازگشت به خانه ، از فروشگاه شیر تهیه کند. وقتی زمان این کار فرا می‌رسد ، او بدون شیر باز می‌گردد. وقتی به این موضوع اشاره می‌کنید ، پاسخ می‌دهد: “تو همچین چیزی به من نگفتی! حتما خیال کردی که بهم گفتی ولی هیچی نگفتی.” مسئله این است که هرچه کسی بیشتر شما را در بازی روانی چراغ گاز نگه دارد، بیشتر به خود شک می کنید و از خود می پرسید که شاید او درست می‌گوید. مثال‌های متداول تری برای پدیده چراغ گاز در ذهن دارید؟ مثلا: “من این کار را کردم چون دوستت دارم” ، “اینجوری هم تو میگی نیست تو خیلی حساسی” و “هیچ کس تا به حال چیزی که من برات انجام دادم نمیکنه.”

  • بمباران عشق

همه ما در زندگی خود نیازمند عشق هستیم و اشکال مختلف آن را در زندگی روزمره خود تجربه کرده‌ایم و شکلی از آن را ابراز نموده یا نسبت به خود احساس کرده‌ایم. عشق رومانتیک پویایی خاصی دارد و شور، قدرت و رمز و راز آن با عشقی که به عنوان مثال، بین مادر و کودک یا خواهر و برادران وجود دارد، متفاوت است.در کنار تمام این پویایی های مثبت و شگفت انگیز، عشق می‌تواند حامل دام‌های پیچیده و نهفته‌ای باشد که شما را در یکی از بازی‌های دستکاری روانی قرار دهد.

اگر تا به حال فکر کرده‌اید که شخص مقابل‌تان در رابطه بسیار سریع پیش می‌رود و برای ابراز چنین سطحی از عشق بسیار زود است، احتمال دارد که او شما را بمباران عشق کرده باشد. اصطلاح بمباران عشق با نام اعضای کلیسای وحدت گره خورده است. بعدها مارگارت سینگرِ روانشناس در کتابی برای توصیف یکی از راهبردهای دستکاری روانی که فرقه های زورگو برای جذب طرفداران جدید، با هدف قرار دادن ضعیف‌ترین بخش‌های فرد مورد استفاده قرار می‌دهند، به شکلی که فرد از هر فکری برای ترک آنها احساس گناه داشته باشد، استفاده کرد.

بمباران عشق می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد، اما معمولاً ساده‌ترین نشانه، فردی است که خیلی زود جلو می رود. به عنوان مثال ، او کسی است که می گوید “تو بی نظیری! ” یا “من تا حالا هیچ وقت کسی مثل تو ندیدم ” ، در حالی که اصلاً شما را نمی‌شناسند. همچنین ممکن است آنها خیلی زود شما را با هدایای گران قیمت ، گل ، شام های دلپذیر و مکالمات طولانی صمیمانه غافلگیر کنند. یا حتی می توانند رفتارهای عجیب‌تری مانند تعقیب، کنترل و حسادت داشته باشند. بمباران عشق گاهی اوقات می تواند بسیار تملق آمیز باشد. به همین دلیل ، شاید دوست داشته باشید که به همه این حرکات عاشقانه پاسخ دهید.

بمباران عشق معمولا از سه مرحله عبور می‌کند:

– ایده‌آل سازی رابطه

همانطور که از نام آن پیدا است در این مرحله همه چیز عالی و آرمانی است. هیچ مشکلی وجود ندارد و رابطه آسان و دلپذیر است. قربانی در این مرحله متقاعد می‌شود که برای طرف مقابل مرکز عالم است و هیچ چیز نمی‌تواند عشق او را متزلزل کند.

– مجازات و عدم تائید

در این مرحله عشق تبدیل به کنترل می‌شود. هر حرکتی از سوی قربانی که از دید فرد عامل بمباران عشق خوشایند نباشد مورد مجازات قرار می‌گیرد و با جملاتی مانند “با همه کارهایی که برات کردم این بود عاقبتم” یا “خودت می‌دونی هیچ کس به اندازه من دوستت نداره” قربانی را به احساس گناه ترغیب می‌کند. قربانی که خاطره تمام رفتارهای آرمانی مرحله پیش را در ذهن دارد خیلی زود تحمل خود را نسبت به این عدم تائید و توجه و تحمیل احساس گناه از دست می‌دهد و رفتاری باب میل بازیگردان را از سر می‌گیرد. پس از آن، با بازگرداندن محبت و تائید به قربانی پاداش داده می‌‌شود.

– خستگی

قرار گرفتن در این چرخه معیوب پاداش (عشق) و تنبیه (باج خواهی عاطفی با احساس گناه) به زودی قربانی را خسته می‌کند. هر از چندگاهی ممکن است نشانه‌های از وقوع یک انحراف در این حلقه دیده شود. در این مرحله بیشترین احتمال موفقیت برای خروج از این بازی روانی وجود دارد. اگرچه چنین کاری برای قربانی سخت و دشوار است، اما دریافت کمک حرفه‌ای می‌تواند راهگشا باشد.

  • چرا بمباران عشق اتفاق می افتد؟

معمولا افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته در شکل دهی دلبستگی سالم دچار مشکل هستند. این بدان معنا نیست که آنها لذت عشق را دوست ندارد بلکه، وقتی این هیجان از بین رفت و قربانی در دام افتاد ، معمولاً تصمیم می گیرند به سوی فرد دیگری بروند. این امکان برنده شدن است که آنها را به رابطه علاقه‌مند می‌کند. این کار به آنها امکان دریافت توجه و احساس برتری می‌دهد. آنها می‌خواهند احساس کنند که می‌توانند شما را جذب کنند و همیشه دست بالا را داشته باشند.

بعد از بمباران عشق چه پیش می آید؟ معمولاً شبح سازی.

  • شبح سازی

شبح سازی زمانی رخ می دهد که فردی ناگهان بدون هشدار قبلی ارتباط خود را با شما قطع می‌کند. این اتفاق می‌تواند در هر رابطه ای رخ دهد،  اما معمولاً در قرارهای عاشقانه بیشتر دیده می‌شود.

فرض کنید شما سرانجام پذیرفته‌اید که با این شخصی که برای هفته ها سعی می‌کرد توجه شما را به خود جلب کند قرار بگذارید.بعد، یک روز پس از قرار ملاقات ، سعی می‌کنید اینستاگرام او را ببینید که متوجه می‌شوید شما را بلاک کرده است!. شاید اشتباهی پیش آمده باشد بنابراین به او پیام می‌دهید، هیچ پاسخی دریافت نمی‌کنید. چند ساعت بعد هم سعی می کنید با او تماس بگیرید که باز هم هیچ پاسخی وجود ندارد.

انگار شما شبح شده‌اید.

شبح سازی یک حرکت قدرتمند است که افراد خودشیفته معمولا از آن استفاده می‌کنند.

دلایل زیادی برای شبح سازی وجود دارد. ممکن است به این دلیل باشد که او علاقه خود را نسبت به شما از دست است و می‌خواهد از تعارض احتمالی هنگام گفتن این موضوع به شکل رو‌ در رو جلوگیری کنند. یا شاید بخواهد واکنش شما و میزان اهمیتی که نسبت به او می‌دهید را ببیند. اما اغلب، این کار فقط یک تاکتیک دستکاری روانی دیگر است – بازی به هم زدن رابطه – که از آن برای داشتن احساس کنترل کامل و نشان دادن اینکه دست بالا را دارد استفاده می‌کند.

آیا افراد خودشیفته پس از شبح سازی برمی گردند؟ بعید است ، مگر اینکه بخواهند امتیازی کسب کنند.

بسیار مهم است که به یاد داشته باشید ، همه کسانی که شبح سازی می‌کنند اختلال شخصیت خودشیفته ندارند.از این روش، افراد گوناگون و تحت شرایط بسیار متفاوتی استفاده می‌کنند و هر نشانه‌ای از به کارگیری آن علامت یک تشخیص مربوط به وضعیت سلامت روانی نیست.

  • مثلث سازی

مثلث سازی یکی دیگر از راه هایی است که معمولا افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته از آن برای حفظ احساس برتری استفاده می‌کنند. در کل، مثلث سازی باعث می شود شخص سوم درگیر مجرای ارتباطی شما شود. به عبارت دیگر ، زمانی است که فرد پیام خود را از طریق شخص ثالث ارسال می‌کند یا با “اون بهم گفت” عملی را توجیه می‌کند. مثلث سازی نیز می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد.

یک مورد معمول آن تلاش برای مقایسه بی وقفه شما – به طور مستقیم یا غیر مستقیم – با شخص سوم ، برای برانگیختن حسادت و توجه شما برای رقابت با این شخص است.

در مواقع دیگر، مثلث سازی به عنوان تاکتیک جداسازی و کسب پیروزی عمل می‌کند. برای مثال همسر خودشیفته‌ای را در نظر بگیرید که به رابطه شما با بهترین دوستتان حسادت می‌کند. او ممکن است به شما بگوید: “من نمی‌دونم چرا همچین اتفاقی افتاده، ولی این دوستت تو مهمونی دیشب در موردت چیزهای بی ربطی به زن رفیقم گفته بود. البته مشخصِ که من ازت دفاع کردم” و بعد، او ممکن است نزد دوستتان برود و همین ها را درباره‌ی شما بگوید.

همچنین شاید مثلث سازی در مورد مشارکت دادن شما در تعارض او با شخص دیگری باشد. شاید او از شما بخواهد کاری انجام بدهید و علناً از او دفاع کنید و در صورتی که این کار را انجام ندهید احساس گناه به شما دست بدهد.یا شاید به شما بگوید از طرف او در کاری مداخله کنید یا چیزی را به کسی بگویید که گفتن یا انجام آن برای خودش شرم آور یا تهدیدآمیز باشد.

همانند شبح سازی ، همه کسانی که مثلث سازی می‌کنند اختلال شخصیت خودشیفته ندارند.افراد  بسیاری از این روش استفاده می‌کنند، در حالی که اختلال شخصیت خودشیفته هم ندارند. رایج بودن به کارگیری مثلث سازی در اغلب افراد، به دلیل سطح پایین تمایزیافتگی یا فقدان روش‌های موثر حل تعارض بین فردی در خزانه رفتاری آنهاست.

  • بازی در نقش قربانی

افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته اغلب احساسات را شدیدتر تجربه می کنند، یا نسبت به هرگونه انتقاد، واکنش پذیری بیشتری دارند. از آنجا که «باز اندیشی درباره خود» برای آنها دشوار است ، معمولا زمانی که همه چیز مطابق میلشان پیش نمی‌رود ، خود را توجیه می‌کنند. این یعنی اغلب، آنها دیگران را زیر بار سرزنش می‌گیرند، در حالی که زندگی خودشان به پایان نمی رسد. به عنوان مثال ، او ممکن است عدم دستیابی به اهداف خود در محل کار را با نالیدن از شما به دلیل تاخیرهایتان توجیه کند. درحالی که دیر سر کار رفتن شما ممکن است ربطی به عدم موفقیتش نداشته باشد.

در هر صورت ، آنها نقش قربانی را بازی می کنند تا چیزی را که در اختیار خودشان بوده است را توجیه کنند. حالا فکر کنید شما در کارتان ترفیع پیدا کرده‌اید. احتمال دارد همسر خودشیفته این موضوع را برای دوستان یا خانواده خود بدین شکل توجیه کند که، شما با “چاپلوسی کردن” از رئیس به آن موقعیت دست یافته‌اید. در حالی که بدیهی است او خود را مستحق‌تر از شما برای دریافت ترفیع می‌داند. سرزنش دیگران برای احساس ناامیدی خودش ، حس بهتری نسبت به درونی ساختن این ایده دارد که ممکن است او واجد شرایط ارتقاء نبوده باشد.

در روابط عاشقانه ، بازی کردن نقش قربانی احتمالا طرف مقابل را مجبور به عقب نشینی می‌کند. به عنوان مثال ، وقتی به همسرتان می گوید که چرا فراموش کرده است شیر بخرد، او کاملا حالت دفاعی می‌گیرد و بعد شروع می‌کند به گفتن اینکه چقدر خسته است و چقدر برای رسیدن به آرامش به خانه‌ای آرامبخش نیاز دارد و چگونه شما می‌توانید هر بار آن را بر سر او خراب کنید. این باعث می شود که شما عقب نشینی کرده و او را تنها بگذارید. شاید بعدا شما خودتان شیر بگیرید. پس ماموریت انجام شده است.

  • بازی انتقام

اگر فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته احساس کند که شرمسار ، طرد شده یا با او ناعادلانه رفتار شده است ، می‌تواند احساس شرم ، تحقیر و خشم شدیدی را تجربه کند. چنین احساسی اغلب خشم خودشیفته‌وار یا خشم ناشی از آسیب نامیده می‌شود. گاهی اوقات ، این احساساتِ بسیار منفی می‌تواند فرد مبتلا به شخصیت خودشیفته را به شدت کینه توز کند. ممکن است خشم خودشیفته‌وار او را وادار به برپایی یک لشکرکشی همه جانبه برای “خراب کردن” شما کند. در صورتی که شما حالا به عنوان یک دشمن در نظر گرفته می‌شوید.شاید حتی آنها یک برنامه بلندمدت برای انتقام جویی داشته باشند. این روش‌های انتقام جویانه می‌تواند شامل تهمت ،ارعاب، سوءاستفاده ، تخریب اموال و در برخی موارد شدید ، خشونت فیزیکی باشد.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *